CINXE.COM
پژوهشهای میانرشتهای هنر
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?> <rss xmlns:content="http://purl.org/rss/1.0/modules/content/" xmlns:dc="http://purl.org/dc/elements/1.1/" xmlns:sy="http://purl.org/rss/1.0/modules/syndication/" xmlns:atom="http://www.w3.org/2005/Atom" version="2.0"> <channel> <title>پژوهشهای میانرشتهای هنر</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/</link> <description>پژوهشهای میانرشتهای هنر</description> <atom:link href="" rel="self" type="application/rss+xml"/> <language>fa</language> <sy:updatePeriod>daily</sy:updatePeriod> <sy:updateFrequency>1</sy:updateFrequency> <pubDate>Mon, 22 Jul 2024 00:00:00 +0330</pubDate> <lastBuildDate>Mon, 22 Jul 2024 00:00:00 +0330</lastBuildDate> <item> <title>واکاوی هویت در شخصیتهای نقش اول فیلمهای کافه ترانزیت و روسری آبی با تأکید بر وحدت اضداد و تلفیق دو جنس متضاد</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7824.html</link> <description>اصطلاح آندروژنی قدمتی کهن در فرهنگ اسطورهای دارد که همواره به تلفیق دو جنس متضاد و تداخل آنها با یکدیگر اشاره دارد. این مفهوم در اساطیر یونانی بهویژه در شخصیت هرمافرودیت، آشکار میشود. &amp;nbsp;اغلب خدایان باستانی مانند شیوا و میترا، ویژگیهای آندروژنی داشتند. این تحقیق با تمرکز بر شخصیتهای اصلی نوبر، رسول و ریحان در دو فیلم &amp;laquo;کافه ترانزیت&amp;raquo; و &amp;laquo;روسری آبی&amp;raquo;، به بررسی ویژگی آندروژنی در آنها پرداخته است. هدف اصلی این مطالعه، درک عمیقتری از ویژگیهای آندروژنی، تأثیر آن بر داستان، شخصیتهای فیلمها است. بنابراین محوریترین پرسشهای پژوهش این خواهد بود که &amp;nbsp;چگونه میتوان مفاهیم آندروژنی را در شخصیتهای فیلمهای &amp;laquo;کافه ترانزیت&amp;raquo; و &amp;laquo;روسری آبی&amp;raquo; شناسایی کرد؟ شخصیتهای آندروژنی در فیلمها چگونه میتوانند به عنوان نمایندههایی از جامعههایی با تنوع فرهنگی و جنسیتی معرفی شوند؟ ویژگیهای آندروژنی شخصیتها در فیلمها چگونه با تغییرات فرهنگی و اجتماعی تطابق دارد؟ روش تحقیق مبتنی بر تحلیلی و توصیفی بوده و در گردآوری اطلاعات از منابع اسنادی استفادهشده است. در این راستا ابتدا مفاهیمی را مانند هرمآفرودیت که به ایده ترکیب و تراکم جنسیتها اشاره دارد شرح &amp;nbsp;میدهد و سپس به تحلیل نمونهها بر اساس شخصیتهای زن اول در فیلمها میپردازد که دارای جنسیت آندروژن هستند. تحلیل پژوهش نیز &amp;nbsp;بر اساس ویژگیهای شخصیتی و رفتاری این شخصیتها صورت گرفته و به بررسی نقش آنها در ساختار داستان و تأثیر آن بر روایت کلی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهند که جنسیت و نقشهای جنسیتی در روایت داستانهای گوناگون پویا، قابلتغییر هستند و بسته به شرایط فردی، فرهنگی و اجتماعی، افراد میتوانند ویژگیهای مختلفی را از هر دو جنس بیان کنند.</description> </item> <item> <title>تحلیل گفتمان متون چندوجهی: بررسی موردی پوستر فیلم کوپال از دیدگاه دستور زبان بصری</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7896.html</link> <description>پوستر فیلم به عنوان ابزاری بصری که میتواند در جذب مخاطب و ترغیب وی برای دیدن فیلم نقش داشته باشد مورد توجه تحلیلگران گفتمان است. بررسی پوسترهای فیلم میتواند به طرق مختلفی انجام گیرد. دستور زبان بصری کرس و ونلیوون یکی از چارچوبهای مناسب جهت این بررسی است. این چارچوب، تصاویر را از سه دیدگاه معنای بازنمایی، معنای تعاملی و معنای ترکیبی مورد بررسی قرار میدهد. تحلیل و درک معنا در متون چندوجهی که پوستر نمونهای از آن است میتواند در بررسی موفقیت یا شکست این ابزار در انتقال اطلاعات مفید واقع گردد. سؤال پژوهش حاضر این است که گرامر بصری چگونه در پوسترها رخ مینماید. هدف از این پژوهش، بررسی هر یک از سه معنای دیدگاه گرامر بصری در شکلدهی معنا است. این بررسی به صورت کیفی انجام شده و گردآوری منابع، بر اساس اسناد کتابخانهای صورت گرفته است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که اگرچه بافت فرهنگی و اجتماعی میتواند منجر به تعابیر متفاوتی در تحلیل معنا گردد اما با توجه همزمان به اصول ثابت و جنبههای بافتی، میتوان تعبیر درستی از معنا داشت. در پوستر فیلم کوپال از دیدگاه معنای بازنمایی، بردارهای حرکت، از چشمهای شرکتکنندۀ در تصویر به سمت مخاطب در حرکت است. همچنین از دیدگاه معنای تعاملی، شرکتکننده حالت تقاضا، شخصی، درگیری و برابری را نشان میدهد. از دید معنای ترکیبی نیز به دلیل مرکزیت تصویر و اطلاعات، صحت اطلاعات سمت راست و چپ تصویر برابر بوده و عبارت شعاری در بالا دارای بیشترین اهمیت است و سپس به ترتیب، تصویر شرکتکننده، عنوان انگلیسی فیلم، نام کارگردان و در آخر سایر عوامل ساخت فیلم در درجات پایینتر اهمیت قرار میگیرند.</description> </item> <item> <title>بررسی برخی عوامل فرهنگی موثر بر انتخاب فرش دستبافت ایران در ژاپن</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7901.html</link> <description>کشور ژاپن در جایگاه یکی از مقاصد صادراتِ فرش ایران بوده که در سالیان گذشته میزان قابلتوجهی از فرشهای ایرانی را خریداری کرده است. باتوجهبه اینکه معیارها و دلایل انتخابِ فرش توسط استفادهکنندگان تأثیر مستقیمی بر میزان تقاضا و عَرضه دارد، شناسایی و آگاهی از آن دلایل و معیارها برای تولیدکننده اهمیت و ضرورت دارد. ویژگیهای فرهنگی کشور ژاپن بهمنزله یکی از عوامل مؤثّر در انتخاب و خرید فرش مسئله موردبحث این مقاله است. بدین منظور فرهنگ هر دو کشور ایران و ژاپن و برخی نقاط اشتراک و افتراق &amp;nbsp;بهطورکلی موردتوجه و مطالعه قرار گرفت و تا حدودی رابطه فرهنگ ژاپن و سلیقه مردم در استفاده از فرش تشریح شد.دادههای پژوهش از راه گفتوگوی چهرهبهچهره با تولیدکنندگان و تجار فرش و انتشار پرسشنامه بهدستآمده و مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که فرهنگ کشور مقصد (ژاپن) میتواند نقش تأثیرگذاری در انتخاب و سلیقه خریداران داشته باشد. فرهنگ به شیوه غیرمستقیم توسط اجرای دیدگاه کارشناسان کشور ژاپن بر &amp;nbsp;فرشهای صادراتی ایرانی بهکار گرفته میشود؛ بااینوجود در محصولات کنونی تولیدکنندگان فرش دستبافت نتوانستهاند فرهنگ و نقطهنظر مردم ژاپن را در محصولات خود اجرا نمایند. بنابراین به عقیده تاجران با ملیت ژاپنی و صادرکنندگان فرش ایران، توجه بیشتری باید به این مورد معطوف گردد تا رتبه قالی ایرانی در بازار مورد انتظار تثبیت گردد.</description> </item> <item> <title>اقتباس در سینمای ایران بر اساس تابلوهای نگارگری: بررسی موردی فیلم شطرنج باد و تابلوی استنساخ اثر محمودخان ملک الشعراء</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7902.html</link> <description>فیلم شطرنج باد علیرغم اکران بسیار محدودش، نظرات تعداد قابلتوجهی از منتقدان را به خود جلب کرده است. کارگردان این فیلم (محمدرضا اصلانی)، که از کارگردانان موج نو سینمای ایران است، در تلاش برای ایجاد فضایی از جامعۀ دهۀ 50 ایران، اظهار داشته که فیلم او علاوهبر بهرهگیری از آثار نقاشی ژرژ دلاتور (نقاش قرن هفدهم فرانسه)، برداشتی از تابلوی &amp;laquo;استنساخ&amp;raquo; اثر محمودخان ملکالشعرا (ملقب به &amp;laquo;شریف&amp;raquo;)، نقاش و شاعر دورۀ قاجار است. از این تابلو که میتوانسته آغازگر دورۀ مدرن نقاشی در ایران باشد، دو نسخۀ آبرنگ و رنگوروغن در دست است که با چندسال فاصله زمانی از یکدیگر به تصویر کشیده شدهاند. تماشاگر فیلم شطرنج باد در صورت آگاهی از تأثیر تابلوی &amp;laquo;استنساخ&amp;raquo; بر این فیلم، میتواند با درنظر گرفتن تشابهات نور، رنگ، سایه، میزانسن، داستانپردازی، درام موجود در تابلو و حتی نوع چیدمان اشیاء در قابی بهخصوص، متوجه شباهتهای فیلم با تابلو شود. به باور کارگردان فیلم، سایهروشنهای شدید موجود در این تابلو و هیئت و وضعیت نشستن شخصیتها در آن، یک فضای توطئهآمیز را تداعی میکند که با پیرنگ فیلم شطرنج باد نزدیکی دارد. با این وجود، اثبات تأثیر تابلو بر فیلم را باید از رهگذری علمی مطالعه کرد. در این مقاله تلاش شده است که با بهرهگیری از نظریۀ بینامتنیت ژرار ژنت و با تحلیل تابلوی &amp;laquo;استنساخ&amp;raquo; و مقایسۀ آن با نمایی از فیلم شطرنج باد، نشان داده شود که فیلم از چه جهاتی شبیه به تابلو است و این اثر هنری تا چه حد توانسته موجب خلق اثری دیگر شود.</description> </item> <item> <title>موسیقیهای ممنوعه درایران: عرصه تنش بین کمونیسم و امپریالیسم</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7930.html</link> <description>پس از اولین واردات صفحههای گرامافون، دولت ایران برای نخستینبار در سال 1931 برخی از سبکهای موسیقی را ممنوع کرد. دولت در دهۀ 1930، متن ترانهها را از نظر عدم ارتباط با ایدئولوژی کمونیستی بررسی میکرد. در مقابل، دولت ایران در دهههای 1980 و 1990برخی از ژانرهای موسیقی مانند راک و در ادامه هیپهاپ را غیرمجاز اعلام کرد، زیرا از زمان انقلاب اسلامی، آمریکا و محصولات فرهنگی وابسته به آن بهعنوان قدرتی امپریالیستی تلقی میشد. از آن زمان سیاست فرهنگی بهدنبال کاهش نفوذ فرهنگ آمریکا بر جامعه ایران بوده است. در این شرایط، سیاست فرهنگی از دهه 2000 استراتژی جدیدی را اجرا کرد. خود دولت از ژانرهای بهاصطلاح ممنوعۀ موسیقی، برای تبلیغ دیدگاههای سیاسی و ایدئولوژیک خود استفاده میکند. این امر به برخی از نوازندگان این امکان را میدهد که بهطور رسمی در زمینه هیپهاپ و راک فعالیت کنند. در نتیجۀ جهانیشدن جامعه ایران، تضاد مستمری بین جامعه و دولت وجود دارد. موسیقی کانتری بهعنوان یک فضای جدید تنش بین نوازندگان و دولت ظاهر شده است. سیاست فرهنگی همچنان به تلاش برای کنترل علاقۀ فزاینده نوازندگان به موسیقی کانتری ادامه میدهد. در این شرایط، هنرمندان از اینترنت یا شبکههای اجتماعی برای دستیابی به مخاطبان خود استفاده میکنند. زیرا آنها برای انتشار موسیقی خود در این پلتفرمها لزوماً نیازی به مجوز دولت ندارند. موسیقیدانان ژانر کانتری قصد دارند نوعی موسیقی کانتری ایرانی خلق کنند. در بررسی قطعات آلبوم مهرشاد وفایی که بهصورت مجازی منتشر شده و از اولین آلبومها در ژانر کانتری پس از انقلاب است، مشخص شد که فرآیند بومیسازی موسیقی کانتری بیشتر در سطح متنی صورت گرفته است و هنوز لایه ملودیک را شامل نمیشود.</description> </item> <item> <title>بررسی نقش تکیه و ارتفاع صوت در تلفیق شعر و موسیقی</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7931.html</link> <description>بهکارگیری &amp;nbsp;اصول و قواعد مناسب در خلق موسیقی آوازی میتواند تا حد امکان به تلفیق صحیحتر شعر و موسیقی کمک کند، ازجمله رعایت قواعد تکیه و ارتفاع صوتِ کلمات در موسیقی است. خانلری تکیه را به دو نوع تقسیم کرده، یکی تکیه شدت که از تلفظ چند هجای متوالی، در ادای یکی از آن&amp;lrm;ها نفس با شدت بیشتری خارج شود و دیگری تکیه ارتفاع که هجای تکیه&amp;lrm;دار در کلمات فارسی با بالارفتن صدا و بسامد تأمین میشود و اعتقاد دارد در فارسی امروز تکیه از این نوع است. علاوهبر این دهلوی معتقد است تأکید نوعی تکیه است که بهجای هجا، بر روی کلمه قرار میگیرد تا مفهوم موردنظر بهتر به مخاطب منتقل شود. هدف این تحقیق بهکارگیری صحیح تکیه و ارتفاع صوتِ هجاهای شعر در موسیقی است. این تحقیق از نظر نوع توصیفی ـ تحلیلی است، یعنی ابتدا نظرات مطرحشده توصیف و سپس مورد تحلیل قرارگرفتهاند. تکیه شدت و ارتفاع صوت همواره در اشعار وجود دارد که ممکن است باهم و یا جدا از هم بر روی هجا قرار گیرند، برخلاف نظر خانلری ارتفاع صوت تکیه محسوب نمیشود زیرا بهطور پیوسته و منظم در شعر تکرار نشده و عامل اصلی در تکیه همان شدت است که جهت حفظ وزن شعر بهتر است هجاهای تکیهدار در ضرب اول هر میزان قرار گیرند. رعایت ارتفاع صوت هجاهای کلماتی هم که متناسب با تغییر نقش آن کلمه در جمله تغییر میکند در ملودی ضروری است زیرا باعث میشود معنا و مفهوم جمله بهدرستی به مخاطب منتقل شود. همچنین برخلاف نظر دهلوی تکیه نمیتواند بر روی کلمه قرار بگیرد زیرا کلمه از چند هجا تشکیلشده و تکیه فقط میتواند بر روی یکی از هجاها قرار گیرد تأکید موردنظر دهلوی براثر تغییر ارتفاع صوت هجای آخر کلمه ایجاد میشود.&amp;nbsp;</description> </item> <item> <title>نشانهشناسی فیلم «اژدها وارد میشود»</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7932.html</link> <description>وجود نشانهها و کاربرد علم نشانهشناسی در پیرامون ما واضح و مبرهن بوده و از نشانهها در سرتاسر زندگی ازجمله در هنر استفادههای زیادی صورت گرفته است. یکی از بسترهای استفاده از آنها در هنر، سینما و صنعت فیلمسازی است. استفاده از نشانهها در این حوزه علاوهبر کمک به بیان مفاهیم بهصورت ضمنی و غیرمستقیم، برای بیان ایدئولوژیهای مختلف نیز کاربرد دارد. در نتیجه خوانش آثار با این دید میتواند به در درک و دریافت مفهوم اصلی کمک زیادی انجام دهد. مانی حقیقی کارگردان فیلم اژدها وارد میشود با پیشینه هنری و فلسفی خود و دانشش در زمینه نشانهشناسی توانسته است در این اثر فرصت خوبی را جهت مطالعه نشانهها فراهم آورد و مفاهیمی را در لایههای پنهانی فیلم برای مخاطبان بگنجاند. در این مقاله سعی شده است تا علاوهبر آشنایی با مفاهیم اصلی نشانهشناسی، با تحلیل این فیلم و خوانش آن از منظر نشانهشناسی به درک بهتری از نشانهها و همچنین فیلم اژدها وارد میشود دست یافته شود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی بوده و با هدف کشف و تبیین روابط میان پدیدهها و نشانههای موجود در فیلم صورت گرفته است. گردآوری اطلاعات بر حسب روش کتابخانهای و با کمک مقالات، کتابهای موجود و از طریق مطالعه اطلاعات تصویری صورت گرفته است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که کارگردان اثر، از شخصیتسازی تا لایههای زیرین اثرش برای انتقال مفهوم از انواع نشانهها بهرهبری داشته و حتی محیطی که جهان فیلم در آن در حال شکلگیری است، با توجه به همین ابزار، یعنی نشانهها و انتقال ضمنی مفهوم انتخاب شده است.</description> </item> <item> <title>تصویرگری عجایبالمخلوقات در پویانمایی با تکیه بر کتاب قزوینی (678 هـ.ق) و انیمیشن سندباد (1975م.)</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7938.html</link> <description>موجودات عجیبالخلقه از دیرباز در فرهنگ عامه مردم جهان نقش مهمی داشتهاند. در ایران باستان نیز بهدلیل فرهنگ اصیل و فولکلور حضور بیشتری دارند. یافتههای خطی متعددی از سالیان گذشته توسط کاتبان علوم غریبه و قصهپردازان به ثبت رسیده است. این کتب حاوی افسانهها و داستانهای عجیبغریب و مزین به نگارههای انسانی، حیوانی و عجیبالخلقه هستند. سؤال این است که نقش و تأثیر موجودات عجیب در عجایبنگاری کهن و آثار تلویزیونی معاصر چیست؟ پژوهش حاضر به بررسی وجوه اشتراک و افتراق کتاب عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات محمدبنزکریای قزوینی (678 هـ.ق) و سریال انیمیشنی شبهای عربی: ماجراهای سندباد به کارگردانی فومیئو کوروکاوا (1975م.) میپردازد که حاوی تعداد بیشماری از تصاویر و قصههای اعجابانگیز است. کتاب هزارویک شب، یکی از نقاط مشترک بین این دو اثر است که در بطن خود قصهها و حکایات مختلفی از حضور دیوها و غولها دارد. این کتاب که پیشینهای طولانی دارد نقش مهمی در نشاندادن عجایبالمخلوقات در کتاب قزوینی و در انیمیشن سندباد ایفا کرده است. هدف این نوشتار مطالعه بازآفرینی نمودهای موجودات عجیبالخلقه برگرفته از کتاب مذکور در این انیمیشن است تا بتوان ظرفیتهای &amp;nbsp;این کتاب را در خلق آثار متحرک و بهرهگیری از ادبیات عامیانه و افسانههای کهن ایرانی نشان داد. این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است و طی مقایسه تصویری هر دو اثر، مشخص شد که کتاب قزوینی و انیمیشن کوروکاوا، با اینکه در فاصله زمانی چند قرن موجوداتی عجیبغریب را نشان میدهند؛ اما این موجودات هویت ذاتی خود را حفظ کرده و از نظر فرم، ماهیت و ویژگیهای رفتاری و شخصیتی هیچ تغییری نکردهاند و بیشتر رویکرد خلاقانه و تکنیک اجرایی متفاوتی برای بیان روایت داستان به نمایش گرفته شده است.</description> </item> <item> <title>تحلیل دیوارنگارههای میدان ولیعصر(عج) با رویکرد جامعهشناسی هنری پییر بوردیو</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_7940.html</link> <description>نقاشیدیواری به فرآیند طراحی یا نوشتن بر روی دیوار اشاره دارد، در حالیکه دیوارنگاری به اثر نقاشی یا نوشتهشده بر روی دیوار گفته میشود. نقاشیهای دیواری و تعابیر معروف، با توجهبه بررسیهای بهدستآمده در تجربیات کاربردی و کارشناسی، با ویژگیهای این هنر در ایران مرتبط هستند، مثلاً با معماری ارتباط تنگاتنگی دارند واز نظر ایجاد تأثیر قوی بصری، آفرینش زیبایی، هماهنگی فرم و ریتم نقش ارزشمندی در آثار معماری دارند. میتوان به یکپارچگی با محیط اطراف، دیوارها و کل بنا، تکمیلکنندۀ معماری، هویت بنا، سبک تزئینی، استحکام، مقاومت و عدم تعلق به دورهای خاص اشاره کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی جامعهشناختی نقاشیهای دیواری میدان ولیعصر (ع) است که فراتر از تعریف فرم فیزیکی، به تأثیر اجتماعی نقاشیهای دیواری و امکانات آنها برای ارتباط و حرکت میپردازد. از اینرو، پژوهش حاضر سعی دارد به چگونگی بازنمایی دیوارنگارههای میدان ولیعصر(عج) در سطوح ملی و بینالمللی پاسخ دهد. روش تحقیق مقاله بر اساس دیدگاه اجتماعی پیر بوردیو است و به تحلیل نقاشیهای دیواری میدان ولیعصر(عج) در بستر اجتماعی امروز میپردازد. این پژوهش با استفاده از روشهای توصیفی ـ تحلیلی و از طریق تحقیق کتابخانهای و مشاهده آثار انجام شده است. نتایج این بررسی نشان میدهد موضوعاتی که هنرمندان دیوارنگاره ولیعصر(عج) اغلب مورد توجه دارند، شرایط و اتفاقاتی است که در جامعه ملی و بینالمللی رخ داده است. سرمایههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نمادین در بهنمایشگذاشتن اقتدار، همبستگی، وحدت و غیره بهوفور قابل مشاهده است، اما طراحان این دیوارنگارهها سعی نمودهاند که از سرمایه نمادین بهشیوۀ تمثیلسازی بهره برد و امر تأثیرگذاری بر مخاطب را افزایش دهد.&amp;nbsp;</description> </item> <item> <title>بررسی تطبیقی مفهوم عشق در «سوانح العشاق» احمد غزالی و فیلم «در حال و هوای عشق» وونگ کار وای</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8007.html</link> <description>مفهوم عشــق از گذشــته تا کنون عقل و احســاس انســان را مورد چالش قرارداده اســت. مفهومی که با وجود تمامی بررســیها و تجربهها، هنوز تعریف جهانشــمولی ندارد و با این وجود، بسیاری از مسائل و ارتباطات انسانی را دربرمیگیرد. دانشمندان علوم نظری و عملی مختلف از دیرباز به این مقوله پرداختهاند که در این مجال به تطابق اندیشـــههای دو تن از آنان پرداخته شده است: وونگ کار وای کارگردان مشـهور هنگکنگی که بهواسـطه سـبک متفاوت کاریاش شـناخته میشـود و ابوالفتح احمد بن محمد بن احمد غزّالی، عارف بزرگ اواخر سده پنجم و اوایل قرن ششم. بنا به مقتضیات مختلف، دیدگاهها نسبت به عشق متفاوت است که از جملۀ آنها میتوان به عقاید مذهبی، شرایط جغرافیایی، رشد فکری جامعه و امثال آن اشاره کرد؛ اما بهنظر میرسد این دو اندیشمند با وجود چندین قرن فاصله زمانی و هزاران کیلومتر فاصله مکانی، نقاط اشتراک زیادی در این مورد دارند که میتواند برخاسته از نگاه شرقی (بهمعنای عام) به عشق باشد که در مقابل عشق غربی قرار میگیرد. دلایل وجود این شباهتها موضوع بحث حاضر نیست. این پژوهش قصد دارد وجوه تشابه مفهوم عشق در دو اثر مذکور و از طرفی تفاوت آنها با مشابه غربی را نمایان کند. برای تألیف متون دراماتیک (اعم از نمایشنامه و فیلمنامه) عمیقتر نسبت به متونی که در سطح سیر میکنند و بهاصطلاح بدنه خوانده میشوند، خاصه در مورد عشق، ادبیات کلاسیک فارسی، برای نمونه نثرهای مرسل عرفانی به شیوههای مختلف میتوانند کمککننده باشند. این پژوهش با استفاده از شیوه کتابخانهای، بهرهگیری از متن فیلمنامه و از طریق استدلال قیاسی نشان میدهد که عناصری در ادبیات کلاسیک فارسی وجود دارد که طبیعتاً بهخودی خود دراماتیک نیستند اما میتوانند شالوده مناسبی برای ساخت آثار دراماتیک باشند.</description> </item> <item> <title>تطبیق تصویرآرایی معراج پیامبر (ص) در دیوارنگارههای بقاع گیلان و نسخه خمسه نظامی بر مبنای نظریه بیشمتنیت ژرار ژنت</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8020.html</link> <description>در تاریخ هنر اسلامی، هنرمندان همواره مضامین دینی، عرفانی و ادبی را دستمایه خلق آثار ارزشمند خود قرار دادهاند. مصورسازی واقعه شگفتانگیز معراج پیامبر (ص) از جمله این موضوعات است. آثار موجود با موضوع معراج باتوجهبه ویژگیهای سبکی مختلف و به تأثیر از شرایط فکری زمانه، از نظر شیوه و اجرای کار شباهتها و تفاوتهایی دارد. نگارههای معراج پیامبر (ص)، در خمسه نظامی دوره صفوی و چهار دیوارنگاره بقاع گیلان دوره قاجار، از جمله این آثار بوده است. شناخت عمیق از نگارههای معراج و کشف روابط میان عناصر دو متن تصویری و دامنه تأثیرات نگاره معراج خمسه نظامی بر دیوارنگارههای بقاع گیلان از اهداف اصلی این پژوهش است. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسشهاست: 1- نگارههای معراج در خمسه نظامی اثر سلطان محمد و دیوارنگارههای بقاع گیلان، از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری چه شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ 2- از دیدگاه بیشمتنیت ژرار ژنت، نگاره معراج خمسه نظامی تا چه اندازه در دیوارنگارههای بقاع گیلان تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش با رویکرد نظریه بیشمتنیت ژرار ژنت، دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده، روش گردآوری مطالب بهصورت کتابخانهای انجام شده و تجزیهوتحلیل بهصورت کیفی است. از نتایج این پژوهش چنین بر میآید، هنرمند نقاش بقاع ضمن برگرفتگی و تأثیرپذیری ویژگیهای تصویری، مفاهیم و مضامین برخی جریانات هنری گذشته یا همزمان و موازی توانسته ترکیبی بدیع از یک سبک ممتاز مردمی را پدید آورد. همچنین، در معراج سلطان محمد و دیوارنگارهها، با وجود آنکه هر دو نگاره از لحاظ موضوع و محتوا دارای معنایی مشابه بوده، اما کاربست عناصر تصویری و تمهیدات تجسمی با توجه به زمینه و بستر ایجادشده، یکسان و یکشکل نیست و هر دو اثر تصویری، شیوه متفاوتی از روایت و کیفیت هنری را نشان میدهد.</description> </item> <item> <title>بررسی مفهوم هویتی و آرایههای فرهنگی کوبههای درهای همدان</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8019.html</link> <description>کاوش و تدقیق در اجزای معماری ایرانی حاوی اطلاعات ارزشمندی از دانستهها و فرهنگ مردمی است که در بستر اجتماعی، تجربۀ چگونهبودن طی سالیان را بههمراه دارد. درِ ورودی بنا، از اولین عناصر معماری سنتی ایران است که بر مخاطب عرضه میگردد و چگونگی و چرایی خصوصیات درِ خانههای همدان بهویژه کوبه، موضوع این پژوهش قرار گرفته است. این تحقیق با این سؤالها که مفاهیم هویتی کوبۀ در چیست، و آرایه و تزیینات آن چه پیامی از فرهنگ مردم را منعکس مینماید، در پارادایم ساختگرایی و با روش توصیفی ژرفانگر انجام یافت. جمعآوری اطلاعات مبتنی بر اسناد و مطالعات میدانی به شیوه مشاهده کنترلشده بوده و تحلیل اطلاعات بر استدلال استقرائی استوار بوده است. یافتههای تحقیق مبین آن است که کوبههای نصبشده بر درهای چوبی خانهها که بهدقت شکل مییافت و تزیین میشد، نهتنها مطابق با نمادهای فرمی جنسیت مرد و زن دارای تزیین بوده، بلکه نوای کوبیدن دقالباب، متناسب با هر جنس دارای صدایی بم یا زیر بود و بهصورت قرارداد اجتماعی، هر کوبه خبر از خصوصیاتی از فرد مراجعهکنندۀ آنسوی در، بههمراه داشت. به این شیوه، کوبۀ در، به کنش فرهنگی مرتبط با حضور فرد غریبه، سامان میداده است. صنعتگران اجراکننده این عناصر و موقعیت نصب کوبههای زنانه، مردانه و غریبکوب نیز از دیگر موضوعات مقاله بوده است. نتایج این تحقیق معلوم نمود که درودگران و صنعتگرانی از همدان در کنار چلنگران اصفهانی در خلق فرم و تزیینات کوبهها، ایفای نقش نمودهاند. در دهههای متأخر برای کوبهها، خویشکاری حفظ حریم جنسیتی منتفی بوده و تنها بر نقش تزییناتی آن تأکید شده است.</description> </item> <item> <title>بیان مفهوم کلام با تغییرات هارمونی در کرالهای یوهان سباستین باخ</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8048.html</link> <description>کرال، سرود مسیحی به زبان آلمانی برای گروه آوازی است که بهدنبال اصلاحات پروتستانی شکل گرفت تا بتواند ارتباط واضح و قابلفهم با کلام دینی را برای شنوندگان بههمراه آورد. در حالیکه کرالهای اولیه تکصدایی بودند اما از دورۀ باروک به بعد، آهنگسازان مختلف مانند یوهان سباستین باخ کرالهایی برای چهار خط صدایی ساختند. در کرالهای باخ با استفاده از ریتم متفاوت خطهای صدایی، هارمونی در هر لحظه میتواند بهسمت آکوردهای موردنظر پیش رود و انواع مختلفی از حالت موسیقی را ایجاد کند. موضوع قابلتوجه این است که کرالهای باخ عموماً کمتر از یک دقیقه بهطول میکشند ولی در اکثر آنها تغییرات هارمونی چه از نظر پیآیی آکوردها و چه از نظر مدولاسیون نسبتاً عجیب و زیاد هستند؛ یعنی درحالیکه بهنظر میرسد شنونده متناسب با مبانی زیباییشناسی موسیقی باروک باید عموماً با یکنواختی حالت موسیقی روبهرو شود یا اینکه جریان موسیقی دچار تغییرات جدی نشود اما سؤال اینجا است که چرا در اکثر کرالهای باخ تغییرات هارمونی و بهتبع آن تغییر حالت موسیقی نسبتاً زیاد است و گاهی حتی بدون توجیه بهنظر میآید؟ البته پاسخ میتواند در عنوان کرالها و بهخصوص کلام همراه با موسیقی باشد؛ چراکه کرال از ابتدا تا انتهای خود عموماً بدون سکوت مشخص و با ادای کلمات همراه است، درحالیکه با هدف ارتباط واضح و قابلفهم با کلام دینی شکل گرفته است. پس این مفهوم کلام است که تغییرات هارمونی و بهتبع آن تغییر قابل&amp;lrm;توجه حالت موسیقی را بهبار میآورد. بر این اساس با روش تحلیل تعداد مشخصی از کرالهای باخ که در مجموعۀ آثار او از 250 تا 438 شمارهگذاری شدهاند و استخراج نکات جالبتوجه از همراهی هارمونی با کلام، میتوان به نتیجۀ پژوهش دست یافت و مشخص کرد که تغییرات هارمونی در کرالهای باخ عموماً در ارتباط با مفهوم کلام است؛ در حقیقت این نتیجه بهدست میآید که باخ در کرالهای خود، برای بیان مفهوم خاص و قابلتوجۀ کلام دینی از تغییرات خاص و گاه غیرقابل پیشبینی در هارمونی استفاده میکند تا با تغییر حالت موسیقی هرچه بیشتر به انتقال آن مفهوم یاری رساند.</description> </item> <item> <title>بررسی نابهنگامی در نقاشی نوگرای ایران؛ مطالعه موردی احمد اسفندیاری</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8134.html</link> <description>هنر معاصر پس از گذار از اوج فرمالیسم، همواره بهدنبال بیان موضوعی جدید و اندیشهپردازی بوده است. هنرمند به شناسایی و نمایشی از حقیقت در صوری متفاوت روی میآورد و در پی تلاش برای معاصر بودن است؛ اما معاصریت او، در نابهنگامی ابداع هنری نهفته است. او با مشاهده و پذیرش تاریکیهای زمانه خود، آنها را میشکافد و حل آن را با نوعی دگرگونی شکلی و ارتباط با دیگر زمانها، بر پایه نوعی اضطرار پاسخ میدهد. این نابهنگامی، کمک به بازشناسی راهحلهایی که از دل تاریکیها درآمدهاند و هیچوقت نمیتوانند به ما برسند، اما پیوسته به سویمان میآیند را میدهد. با ورود مدرنیته به ایران، دگرگونی و تحول رویدادهای هنری و اندیشهای مختلف پدیدار شد. تضاد بین هنر سنتی و مدرنیته، باعث کشاکش بین آنها شد و هنر نوگرا چنین شکل گرفت و به طنین روزگار خود پرداخت. اما این طنین، به&amp;nbsp; تجلی نابهنگامی در آثار هنر نوگرا ختم شد. پژوهش حاضر به بررسی مفهوم نابهنگامی در نقاشی نوگرای ایران، با تمرکز بر آثار احمد اسفندیاری، میپردازد. هدف اصلی تحقیق آن است که چگونگی تلاقی عناصر سنتی و مدرنیستی در نقاشیهای نوگرای ایرانی و تاثیر آن بر هویت معاصر هنری ایران را واکاوی کند. سؤالات تحقیق عبارتاند از: چگونه مفهوم نابهنگامی در آثار احمد اسفندیاری و دیگر هنرمندان نوگرای ایرانی بهکار رفته است؟ تا چه میزان این آثار توانستهاند همزمان بیانگر مضامین بومی و حامل ویژگیهای مدرنیستی باشند؟ و چه ارتباطی میان نابهنگامی هنری و بحران هویت فرهنگی در ایران معاصر وجود دارد؟ این پژوهش با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و بهرهگیری از منابع کتابخانهای و آرشیوی انجام شده است. یافتهها نشان میدهد که با ورود مدرنیته به ایران، هنرمندان نوگرا ضمن استفاده از سبکها و تکنیکهای مدرن، کوشیدهاند تا به بازنمایی عناصر بومی بپردازند. این تلاش برای همزیستی بین گذشته و حال به نوعی نابهنگامی هنری انجامیده که بازتابدهنده دوگانگیهای فرهنگی و هویتی جامعه ایرانی است. آثار احمد اسفندیاری بهعنوان نمونهای از این روند، تلفیقی از سبکهای مدرن و مضامین سنتی را نشان میدهند که در عین حال نوآوری و وفاداری به فرهنگ بومی را منعکس میکنند.</description> </item> <item> <title>خِلِه: سنت فراخوانی مردم تالش، پیوندی فرهنگی با طبیعت</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8136.html</link> <description>تالشهخله، سنت فراخوانی مردم تالش بوده که منشأ شکلگیری آن محیط جغرافیایی و نیاز شغلی دامداران و کشاورزان تالش است. اهالی محلی برای برقراری ارتباط با افراد یا حیوانات اهلی، دور کردن حیوانات وحشی، همچنین مرور خاطرات گذشته و بیان احساسات شخصی در واکنش به محیط اطراف به اجرای خله میپردازند. در این مطالعه، نویسنده به بررسی اهمیت خله در زندگی روزمرۀ روستاییان تالش میپردازد و نگاهی بر این موضوع دارد که یک سنت فراخوانی چگونه ارزشهای فرهنگیمحلی را بازتاب میدهد و به شکلگیری معانی از طریق صدا کمک میکند. دادههای این پژوهش با استفاده از دوازده ماه تحقیق میدانی در سالهای 1400 و 1401 شامل اتنوگرافی، نتنوگرافی، ضبط صدای محیطی، مصاحبه فردی و مصاحبه در حین پیادهروی جمعآوری شده است. طراحی این روششناسی این امکان را برای نویسنده فراهم آورده تا با تمرکز بر تالشهخله به بررسی نقش آن در ساختن معانی، خاطرات، روابط اجتماعی و تعامل با محیط بپردازد. یافتههای این پژوهش با معرفی سه شیوۀ اجرایی خله در فضای باز (خله بهمنظور برقراری ارتباط با افراد و حیوانات، نیز بهمنظور بیان احساسات شخصی) نشان میدهد که این آوای فراخوانی نهتنها ابزاری برای برقراری ارتباط است، بلکه بازتابی از هویت تالش، پیوندهای اجتماعی و ارتباط با طبیعت است. خله حس هویت جمعی و مسئولیتپذیری را درون جامعه روستایی تالش تقویت میکند و در عینحال نشان از محبت به حیوانات و ابتکار جامعه محلی در یافتن راهحلهای کاربردی برای غلبه بر چالشهای محیطی دارد. علاوهبر این، خله وسیلهای است برای بیان احساساتی که روح زندگی روستایی تالش را به تصویر میکشد و به حفظ خاطرات و سنتها کمک میکند.</description> </item> <item> <title>تحلیلی بر بازنمایی شیوه مدیریت بحران در ایران در سریال نون خ 2</title> <link>https://ira.guilan.ac.ir/article_8160.html</link> <description>هرساله سریالهای تلویزیونی زیادی برای نمایش در رسانه ملی ساخته میشوند که در این میان سریالهای طنز از استقبال بیشتری برخوردار هستند. سریالها میتوانند بازنماییکنندۀ شرایط موجود در جامعه باشند یا به نقد مشکلات موجود بپردازند. از سوی دیگر، کشور ایران بهدلیل قرارگیری در موقعیت جغرافیایی آسیبپذیر، یکی از کشورهایی است که همواره با خسارات و تلفات ناشی از وقوع بحرانهای طبیعی درگیر بوده است. با اینحال این موضوع تنها در تعداد معدودی از سریالهای تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش فصل دوم سریال نون خ که به بازنمایی موضوع زلزله سال 1396 کرمانشاه میپردازد، بهعنوان نمونه موردی جهت بررسی نحوه بازنمایی فرایند مدیریت بحران در این سریال مورد مطالعه قرار میگیرد. از نظر فرایندی، مدیریت بحران شامل سه فاز اصلی پیش از وقوع سانحه (پیشگیری و آمادگی در برابر بحران)، حین وقوع سانحه (مقابله) و پس از وقوع سانحه (شامل امداد و نجات، سرپناه موقت، اسکان موقت و بازسازی و بازتوانی) است. تحلیل سریال نون خ 2 بر اساس چرخه مدیریت بحران نشان میدهد که در این سریال بازنمایی مضامین مرتبط با مدیریت بحران، متمرکز بر فاز پس از وقوع سانحه و خصوصاً مرحله اسکان موقت است. در این راستا سریال به بازنمایی مسائل و مشکلات زلزلهزدگان در قالب شیوه اسکان موقت، مشکلات روحی و روانی آسیبدیدگان، مسائل بهداشتی و شیوع بیماریهای واگیردار و از همه مهمتر وعدههای مسئولین میپردازد. برای بازنمایی این مسایل سریال از زبان طنز، انتخاب یک خط داستانی اصلی بهعنوان درونمایه و همچنین خردهداستانها برای همراه نگهداشتن مخاطب خود استفاده میکند.</description> </item> </channel> </rss>